بیزیم یول

اوزه ل دوشونجه اوتاقی

بیزیم یول

اوزه ل دوشونجه اوتاقی

حرکت ملی و جهان پیرامون_بیزیم یول


حرکت ملی و جهان پیرامون


امروزه پر واضح است که در عصری زندگی می کنیم که به عصر ارتباطات معروف است و جهان به خانه ای تبدیل گشته که کشورهای موجود در این جهان مانند اعضای خانه ناگزیر به هم مربوط شده اند و تغییرات در یک کشوری یا منطقه ای به تغییر در روند سیاسی و اقتصادی دیگر کشورها تاثیر گذار خواهد بود و مخصوصا کشور و یا منطقه ای که از اهمییت بالایی در بین دیگر کشورها دارا است این تغییرات نیز اثر کاملا محسوسی در جهان و مناطق دیگر می گذارد،

پیشرفت شعور سیاسی در اغلب کشورها بخصوص کشورهای در حال توسعه سبب گشته تا جهان در سالهای اخیر تغییرات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی نوگرانانه ای داشته باشد و می رود که دوره ی جدیدی از تغییرات در جهان به وقوع بپیوندد تغییراتی که با حملات تروریستی11ستامبر بنوعی آغاز گشت و با تغییرات در برخی کشورهای اسلامی و عربی ادامه یافت و پس لرزه های این تغییرات برخی کشورهای دیگر را تحت شعاع قرار داده و حاکمان این کشورهارا به تامل و تفکر انداخته و خطر دگرگونی تهدیدی جدی بر حاکمانآن کشورها است. به گفته ی برخی تحلیل گران امر سیاست پیش بینی می شود که این تغییرات در حاکمییتها ادامه یافته و نفوذ دموکراسی را در بیشتر کشورها موجب شود و در این میان بدیهی است که کشورهایی که از لحاظ دموکراسی در فقر به سر می برند در معرض این تغییرات قرار می گیرند . حاکمان محافظه کار و دیکتاتور این گونه کشورها برای مقابله با سیل تغییرات بنیادی حاکمییتها و شکست سیاسی آنها که گاهی تا اعدام و کشته شدن این حاکمان نیز می انجامد بطور عمده سه راه در پیش روی خود در برخورد با این تغییرات دارند:

1-پیشگیری و تغییر حکومتی توسط خود حاکمان:

بدین صورت که با آگاهی و هوشیاری حاکمان و با دور اندیشی آنها قبل از اینکه تغییرات به طور عمده از طرف مردم آن کشور بیان و خواسته شود این تغییر از طرف خود حاکمییت صورت گیرد چنین حکومتی را در کشوری می توان یافت که بصورت نسبی دموکراتیک بوده و دیکتاتوری در این کشور یا مقطع ای و یا کمرنگتربوده باشد مانند برخی کشورهای آسیای میانه و.

2-سر نهادن به خواسته های مردم قبل از اینکه تظاهراتها وسیع گردد:

 تغییر دادن نظام حکومتی توسط حاکمان ایجاد شرایطی برای دموکراتیک کردن نظام حاکم و امکان بخشش حاکمان توسط مردم در صورتی که سرکوب یا صورت نگرفته باشد و یا بصورت خفیف انجام گشته باشد.تغییر حکومت در مصر و تغییر کابینه در کشور اردن و تا حدی کشور تونس و ..

3-مقابله ی شدید با خواسته های مردم و سرکوب وحشیانه ی معترضین:

 که اگر در سرکوبها نظام حاکم موفق گردد این سرکوب عمری طولانی نخواهد داشت و احتمال شروع دوباره ی این اعتراضات تا به نتیجه رساندن آن خواهد بود ولی اگر سرکوبها نتیجه بخش نبوده باشد و نگاه مردم به حاکمییت در اثر سرکوبات نگاهی دشمنانه گردد در صورت موفقییت تظاهراتها که معمولا موفق آمیز می باشند جزای سختی در انتظار حاکمان از طرف معترضین خواهد بود که از حبسهای طولانی مدت تا اعدام و کشتن آنها به نسبت سرکوبها متغییر می باشد. تغییر حکوت در لیبی از این دسته است که در اثر سقوط دولت قذافی و شکست نیروهای طرفدار قذافی نتیجه گر شد در کشته شدن وی .

سوال1:

چرا برخی حاکمان از بوجود آمدن شرایط دموکراتیک در کشور مطبوع مخالفت می کنند؟

جواب1:

کشورهای غیر دموکراتیک را در جهان می توان به دو دسته تقسیم کرد:

1_ حاکمییتهای ایدولوژیکی: این گونه حاکمییتها که بیشتر متمرکز می شود در تبلیغ و گستردن عقیده و یا ایده ی خاصی که با تکثیر این عقیده سعی در نفوذ بیشتر در کشورهای دیگر مورد هدف می باشد و در اینگونه حاکمییت بیشتر به عقاید و باورهای افراد جامعه ظلم شده و آزادی بیان و عقیده از جامعه گرفته می شود مانند کشورهای کمونیستی و دینگرایان افراطی(ایران، افغانستان،..)

2-حاکمییتهای جاه طلبانه و یا قدرت گرایانه: این دسته حکومتها شامل کشورهای دیکتاتوری نظامی و غیر نظامی که هدف آنها رسیدن به قدرت مطلقه است که حکومت فرد بر کل جامعه یا منطقه از ویژگیهای این دسته محسوب می گردد.

و چون سیستم دموکراسی در حکومت مردم بر مردم طراحی شده و در این سیستم فردگرایی وجود ندارد و نمی تواند کلیه ی درآمدها و امکانات یک کشور در احتیار کسی و یا کسانی باشد که بجای برنامه ریزی در پیشرفت جامعه به پیشبرد اهداف شخصی و یا گروهی خود استفاده گردد  بنابراین در این سیستم نمی توان مردم را مجبور کرد تا از عقیده و ایده ی خاصی پیروی کنند و همچنین قدرت مطلقه در این سیستم نمی تواند در احاطه ی شخصی باشد و چنین می شود که حاکمان برخی کشورها از بوجود آمدن این سیستم (دموکراسی) در جامعه و حاکمییت مخالفت کرده و دوست دارند کشور را مطبق میل خود اداره کنند.

توجه:

در کشورهایی که در دسته بندی 2 (قدرت طلبی) قرار می گیرند بر اثر اعتراضات عمومی (هر چند در حد خفیف) امکان تغییر حکومت بوده و معمولا از سرکوب کمتری برای مقابله با معترضین استفاده می گردد، اما کشورهای مورد دسته بندی گروه1( حکومتهای ایدولوژیکی) چون هدفی خاص را دنبال می کنند و در صدد گسترش دادن ایده ی خاصی هستند در مقابل هر نوع اعتراضی واکنش خشن از خود نشان داده و احتمال تغییر حکومت توسط معترضین  بسیار کم می باشد و معمولا هم اگرحکومت توسط معترضین تغییر یافته باشد حتما با همکاری و کمک قدرت خارجی  می باشد و  در سرکوبها نیز از شدت عمل بالایی علیه اعتراض کنندگان و خواهان دموکراسی استفاده می کند کشورهایی مانند (ایران، چین وسوریه ..) از این دسته محسوب می گردند.

با افزایش یافتن سرکوب از طرف حاکمییت بر معترضین بدلیل اینکه دیکتاتور و یا دیکتاتورین در صورت پیروزی مخالفین (معترضین) احتمال دادگاهی شدن و حتی اعدام شدن(صدام حسین حاکم عراق نمونه ی بارز از اعدام شدگان) آنها در دادگاههای بین المللی و.. قوت می گیرد بنابراین هرگز پا پس نگذاشته و تا آخرین رمق به سرکوب معترضین می پردازد و بدیهی است که در آن سوی دعوا که معترضین وجود دارند به علت خشن بودن سرکوبها متحمل کشته ها و زخمی های فراوانی از طرف حاکمییت شده و مجبور می شوند تا آخرین رمق بر اعتراضات خود بتازند که در چنین حالتی تلفات جانی و مالی بسیاری صورت می گیرد مانند سرکوب مردم لیبی توسط غذافی که بیش از 13هزار کشته بر جا گذاشت .

سوال2:

واکنش حاکمان ایران را در مورد احتمال تغییر حاکمییت چگونه پیش بینی می توان کرد؟

جواب2:

حاکمان ایران بدلیل فقر دیپلماسی در حاکمیت و ایدولوژیکی بودن نوع دیکتاتوری آن در برخورد با معترضین از شدیدترین سرکوبها استفاده کرده و چون نمی توانند به کشور دیگری فرار کنند نا چار تا آخرین رمق قدرت به سرکوب ادامه داده و احتمال وقوع فاجعه ی انسانی در سرکوبها افزایش یافته و چون از بدو موجودیت نظام به سیستم ضد شورشی و استخدام چماق بدستان(برخی نیروهای بسیجی) پرداخته تقریبا تمامی استعداد و قدرت خود را متمرکز در پرورش و ایجاد این نوع نیروهای ضد شورشی کرده است و این یعنی شدت در سرکوبها در اعتراضات احتمالی در این کشور را قوت می دهد، اما اگر پای کشور قدرتمندی دیگر در میان باشد و حمله ی نظامی به ایران صورت گیرد آن زمان شرایط فرق کرده و با کمترین هزینه ی انسانی احتمال سرنگونی رژیم افزایش می یابد چون حاکمییت زمانی می تواند موفق در رفع خطر تغییر گردد که خطر از ناحیه ی قوت حاکمان موجود گردد مانند وجود اعتراضات خیابانی که رژیم از تخصص بالایی در این زمینه برخوردار است. و تنها چاره ی تغییر در حاکمییت ایران حمله ی نظانی از طرف قدرتی خارجی و همزمان ایجاد شورش و اعتراضات خیابانی.

سوال3:

در صورت حمله به ایران و همزمان با ایجاد اعتراضات خیابانی و سقوط رژیم حاکم چه نوع حکومتی در ایران پیش بینی می شود؟

جواب3:

بدیلیل اینکه در سالهای اخیر حرکتهایی به سمت ملی گرایی و هویت طلبی از طرف ملتهای موجود در جغرافیای ایران و ملل تحت ستم ملت فارس به احتمال بسیار زیاد از تمرکز گرایی ممانعت به عمل آمده و آینده ای از حد پایین فدرالیزم ویا در برخی ملتها خود مختاری تا حد بالای مستقل شدن ملل تحت ستم از سیستم فارسگرایانه، ملتهای موجود در جغرافیای ایران را منتظر می ماند.

نتیجه:

با افزایش خطر حمله ی برخی کشورهای فدرتمند به ایران به دو دلیل الف- پافشاری بر تهیه سلاحهای هسته ای از طرف حاکمان ایران، ب_ احتمال دخالت ایران در حمله احتمالی برخی کشورهای عضو ناتو بر علیه کشور سوریه،

وقت آن رسیده که حرکت ملی منسجمیت یافته و به سمت فعالیتهای برنامه ریزی شده حرکت کند تا در تقسیمات قدرت  در آینده در  جغرافیای ایران سهمی داشته باشد و  آزربایجان مانند بخشهایی از اتحادیه ی جماهیر شوروی نگردد که به دلیل غفلت هنوز جز خاک روسیه محسوب می شوند مانند تاتارستان، چچنستان ،....

 

 

بیزیم_یول  14/8/90

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد