بیزیم یول

اوزه ل دوشونجه اوتاقی

بیزیم یول

اوزه ل دوشونجه اوتاقی

وقتی به تنهایی توان انجامش را نداریم، بیزیم یول

وقتی به تنهایی توان انجامش را نداریم

 

از دیر باز انسان برای اینکه بتواند بر مشکلات پیرامون خود غلبه کند و خداوند مخلوقات گردد با فکر وعملی کردن آن توانسته با استفاده از راههای گوناگون بر حیوانات وحشی ، خشونت طبیعت و مشلات دیگر در راه پیشرفت بشری چیره گردد و امروزه عصر21ام را رقم زند که فوران پیشرفت بشری تلقی می گردد،

بطوری که در این راه گاهی از توان شخصی خود بهره جسته و گاهی نیز به علت بزرگی مشکل از دیگر همنوعان و هم فکرانش طلب مدد کرده تا با همبستگی و اتحاد مشکلات بزرگ و موانع سنگین را سهل و آسان سازد، اما در برخی افراد به علت بالا بودن حس غرور و تکبر در برخورد با مشکلات بزرگتر از توان شخصی به علت وجود خود ستایی و کبر در فرد از دیگر همنوعان طلب مدد و یاری نمی خواهند و چون به تنهای توان انجامش را هم ندارند دوچار انحراف در هدف می شوند و در میدان رقابت از دیگر رقیبان خود عقب افتاده و روز بروز کوچک می شوند، و برای مقابله با این کوچک شدن در مقابل رقبا به ناچار دست به اقدامات غیر اخلاقی مانند سو استفاده و بنام کردن پیشرفت و فعالیتهای دیگران می زنند ، در حالی که با کمی انعطاف پذیری و حس اتحاد می توانستند فردی و یا گروهی کاملا مفید و تاثیرگذار در پیش برد هدف اصلی خود باشند.

حرکت ملی آزربایجان جنوبی به علت دارا بودن هدفی اصلی برای آزادی ملتی از زیر سلطه ی ملتی دیگر به اهداف اصلی تعداد کثیری از آزربایجانیهای آزادخواه مبدل گشته است و اگر هر تک تک این فعالان حرکت ملی خود را جلو دار و رهبر این حرکت ملی و سیاسی بدانند و هر کس جداگانه و بدون کوچکترین گروه شدن به مبارزه با استعمار بر خیزند چون ساز هم آهنگی نخواهند داشت از درصد موفقیت کمتری برخوردار خواهند شد، لذا برای به نتیجه رساندن این فعالییت مدنی و ملی ناچاریم تا در مبارزاتمان هم سنگران دیگرمان را هم یاری کرده و هم طلب یاری آنها را بخواهیم تا با تمرکز در قوا بتوانیم موفقیت بالایی از فعالیتهای انجام شده یمان به ارمغان آوریم. اما بعلت اشتباه در استنباط متشکل شدن در حرکت ملی و پایه ی متزلزل این تشکیلاتها، متشکل شدن در حرکت ملی گاهی زیان آور شده و حتی از توان تک تک اعضای آن تشکل توانی کمتر نشان می دهد.

نکته:

اکثر فعالین حرکت ملی در امر تشکل  شرایط و فعالییت خود را نا خواسته با شرایط بعد از استقلال مقایسه می کنند و نا خود آگاه احساس می کنند که بعلت عضویت در تشکیلاتی حتما باید مخالف تشکیلات دیگر باشند .

بدین صورت که افراد و اعضای تشکیلاتی خود را در راه به اقتدار رساندن تشکیلات منتصب خود در کشور مستقل دارند یعنی فعالیت آنها بمانند پیروزی دربین احذاب انتخاباتی  پارلمان یک کشور نمایان می شود تا برای مبارزه در راه آزادی وطن و استقلال از استعمار.

لذا خود عمل گروه شدن و تشکیلات شدن امری واجب در راه آزادی وطن است اما طرز و نوع تشکیلاتی حرکت ملی از پایه و اساس تشکیلات شدن در آزربایجان دارای ضعفهای اساسی است. بطوری که افراد قبل از متشکل شدن در تشکیلاتی براحتی و بدون قیدیاتی می توانند در مبارزات آزادی و میدانی به یاری هم بشتابند اما و قتی عضو تشکیلاتی می گردند به علت درک نا درست تشکل شدن در حرکت ملی یا خود نمی توانند با افراد دیگر و دوش تا دوش فعالیت کنند یا افراد دیگر رغبت فعالیت با افراد تشکیلاتها  را ندارند چون احساس می کنند از فعالیت شخصی آنها سو استفاده ی عملی می شود و فعالیت آنها به اسم آن تشکیلات تمام می گردد و چون سابقه ی این نوع سو استفاده ها قبلا از طرف برخی تشکیلاتها بوده لذا خود را تا حد ممکن از افراد و اعضای تشکیلاتها دور نگه می دارند و این عمل در بین افراد تشکیلاتهای گوناگون بین تشکیلاتهای دیگر نیز صادق است و بیش از نیمی از انرژی و توان تشکیلاتها صرف از راه برداشتن تشکیلاتهای دیگر (یا رقیب) و اعضای مستقل می شود تا تشکیلات منتصب خود را بزرگ جلوه دهند.

              مقایسه ی توان حرکت ملی قبل از تشکیلاتی شدن با بعد از آن

قبل از تشکیلات

A=توان افراد مستقل

D= توان حرکت ملی
                                                                                                                             
               توان حرکت ملی برابر با مجموع توانهای افراد مستقل استA+A+..n..A=Dè D=nA

بعد از تشکیلات

                            توان تشکیلات1 برابر است با کل توان اعضای آنA1+A1=C1

       توان تشکیلات2 برابر است با کل توان اعضای آنA2+A2=C2

….

               توان تشکیلات ان برابر با کل توان اعضای ان استAn+Bn=Cn

        چون تشکیلاتها مخالف همدیگر هستند علاوه بر اینکه باهم اتحاد ندارند بلکه گاهی به مبارزه نرم و نا مرئی بر علیه هم اقدام می کنند توان کل آنها به تحلیل و فرسایش رفته و عملا در مبارزه علیه دشمن متحد (استعمار )توانی نخواهند داشت، یعنی افرادی را که قبلا باهم فعالیت جمعی داشته را جذب تشکیلاتها کرده و آنها را متحد در محوریت تشکیلاتها سازمان داده و بصورت جمعی بر علیه هم قرار می دهند.

                                                                                        C1= -- C2=….=Cn==0

  توان حرکت ملی برابر با توان کل تشکیلاتها =0

سوال:

اگر با متشکل شدن در تشکیلاتهای فعلی نمی توانیم و هم بصورت تک تک نیزتوان آن را نداریم که با استعمار به مقابله برخیزیم و موفق شویم پس راه چاره در چیست؟

جواب:

متشکل شدن در مجمعی بنام سازمان

بدین صورت که با طرح برنامه ای جامع از طرف برخی تئوریسینهای حرکت ملی با در نظر گرفتن جایگاه افراد در آن در داخل آزربایجان راه اندازی شده و تشکیلاتهای موجود هر کدام شاخه و کمیته های آن را مسئول شوند برای مثال تشکیلات فلان عهده دار وضیعت زندانیان باشد و تشکیلات دیگر عهده دار فعالییت خیابانی و غیره...

حتی در این سازمان حیطه ی فعالییت افراد خارج از آزربایجان نیز مشخص گردد. تا حول محور نام آزربایجان افراد جامعه را به فعالیت در کنار هم متحد سازد که از فدرالیستها تا خواهان اصل15

و استقلال طلبان دوش بدوش هم پشت یک سنگر بنام آزادی آزربایجان بر علیه یک دشمن بنام مخالفان آزربایجان و استعمار به مبارزه برخیزند. تا وقتی تمرکز قوا نداشته باشیم و سیبل مشترک برای ضربه زدن به دشمن هرگز نمی توانیم موفق باشیم.

برخی ابزار مورد نیار برای سازمانی شدن:

1-نیاز به دارا بودن یک هدف اصلی ما بین افراد سازمان (جاودانگی آزربایجان)

2-برحذر داشتن از ایده و افکار شخصی و یا مکتبی در داخل سازمان

3-معین ساختن دشمنان و دوستان مشترک

4-به وجود آوردن شورای مرکزی در سازمان به نمایندگی از تمامی تشکیلاتها و افراد مستقل

5-انتقاد پذیری و انعطاف پذیری و جواب دهی هر تک تک اعضا

6-روشن کاری در شورای مرکزی

7-ایجاد جبهه ی مبارزه در داخل خاک آزربایجان

8-مشخص شدن حیطه ی فعالیتی هر تک تک اعضا بر حسب تخصص

و ...

با بررسی های بیشتر می توان بر ابزار این سازمان افزود.

بامید تمرکز قوا در حرکت ملی

بیزیم یول 90/10/5 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد